آداب و رسوم روستا:
البرزی مادی؛ گویش مردم سیاهکلاهان
«محمدعلی کهن ترابی» به گویش اصلی مردم سیاهکلاهان اشاره و اظهار کرد: گویش مردم این روستا البرزی مادی است که از قدیم، لهجه اصلی کرجیهای اصیل بوده است؛ البته ناگفته نماند که گویش گیلکی- تاتی نیز در بسیاری از نقاط البرز شنیده میشود.گویش تهرانیهای قدیمی مانند مردم تجریش و ونک هم آمیخته ای از گیلکی و تاتی بوده است. مردم جاده چالوس و طالقان نیز ازگویش البرزی مادی استفاده میکردند. به عنوان مثال مردم منطقه ای به نام«گته ده» در طالقان به زبان تاتی - که نوعی گویش مادی هم است - صحبت میکنند، زیرا این منطقه به کوههای دوهزار مازندران نزدیک و طبیعی است که گویش گیلکی-تاتی در آن رواج داشته باشد.
وی با بیان اینکه سیاهکلاهان دارای 2 بخش است، ادامه داد: بخشی از این روستا آفتابگیر است و بخش دیگر آفتابگیر نیست. بخش آفتابگیر تا اواخر روز آفتاب دارد.
این مردم شناس البرزی به برخی از آیینها و رسوم مردم سیاهکلاهان اشاره و اظهار کرد: درگذشته در سیاهکلاهان رسم بر این بود؛ پسری که از سربازی بر میگشت باید ازدواج میکرد. برای این کار پدر و مادر آن پسر، دختری را انتخاب میکردند وکسی را به عنوان «قاصد» به خانه دختر میفرستادند، اگر جواب خانواده دختر مثبت بودخانواده پسر فردای آن روز به خانه دختر برای مراسم«دزدی شیرین خوران» میرفتند؛ دزدی شیرین خوران به این معنا بود که هنوز هیچ یک از دو خانواده موضوع ازدواج آن پسر و دختر را برملا نکرده اند. بعد از این مراسم شیرینی خوران اصلی با حضور فامیل انجام میشد.
وی افزود: شخصی به نام «آمیرزا مهدی سرجوبی» که از روحانیون معروف کرج بود، پسر و دختر را عقد میکرد. یک هفته مانده به عروسی هم مراسم پختن نان برگزار میشد. همه زنان محل برای این مراسم دعوت میشدند. در اصطلاح محلی، به این کار میگفتند «آرد لوک کُردیم». هر کسی هم که به این مراسم و سر تنور میآمد یک سینی بزرگ یا همان مجمعه پر از میوه و شربت میآوردو به شخصی که نان میپخت، شادباش یا شاباش میداد. رسم دیگری که سیاهکلاهانیها داشتند رسم«ارزان، ورزان» بود. دراین مراسم فامیل به صرف شام دعوت میشدند؛ شام آن شب شامل آش کشک و آش جو بود. بعد از آن هم مراسم حنابندان یک شب قبل از عروسی انجام میشد. در حنابندان «سازِنده» و«دهلچی» مینواختند.
کهن ترابی به رقص محلی مردان سیاهکلاهانی اشاره و اظهارکرد: « چوپی» رقص محلی کرجیها در زمان گذشته و مربوط به ساکنان روستاهای جاده چالوس بود. در این رقص مردان پنجه در پنجه هم در یک ردیف قرار میگرفتند و میچرخیدند. یکی دیگر از رسمهایی که سیاهکلاهانیها در مراسم عروسی داشتند این بود که خانواده داماد چیزی از خانه عروس به عنوان شگون بر میداشت. پایان حنابندان که آخر شب بود داماد را به حمام میبردند. صبح عروسی هم مراسم«سرتراسی» داشتند. در این مراسم تختی میگذاشتند و روی آن آیینه و شمعدان عروس را قرار میدادند. آرایشگر که در آن زمان « دلاک» نامیده میشد داماد را آماده میکرد. در این زمان زنهای فامیل با مجمعههایی پر از میوه و کله قند دور داماد میچرخیدند و با هم میگفتند « مجمعه سرتراشی اُوردیم» و مردها هم رقص چوپی میکردند. بعد از اصلاح، داماد را تا حمام عمومی محل بدرقه میکردند، اما پدر و مادر داماد در خانه منتظر میماندند تا داماد برای دست بوسی نزد آنها و از آنجا به خانه عروس برود.
وی به مراسم پول اندازی در عروسیها اشاره و اظهار کرد: هر کسی که پولی اهدا، دهلچی آن را اعلام میکرد و میگفت« خانه اش آبادان باشد». همچنین زمانی که عروس را به خانه داماد میبردند یکی از نزدیکان عروس مثل دایی جلوی بردن عروس را به خانه داماد میگرفت و طلب شاباش میکرد که به این کار در زبان محلی «کندا زر» میگفتند. داماد هم وقتی به در خانه عروس میرسید دست عروس را ول و به سمت عروس سیب یا انار پرتاب میکرد. خانواده داماد هم هنگام ورود عروس به خانه دستمالی ابریشمی را پر از نقل، پول، جو و گندم میکردندو روی سر عروس میریختند. جو را نماد پسر و گندم را نماد دختر میدانستند.
این پژوهشگر به آیینهای مرد سیاهکلاهان در ماه مبارک رمضان اشاره و اظهار کرد: مردم سیاهکلاهان در هنگام سحر مراسم «مناجات خوانی » داشتند. هنگام سحر چند نفر از اهالی که سواد قرآنی داشتند مناجات میخواندند.
آیینهای نوروز
وی به مراسم نوروز هم اشاره کرد و گفت: به جز خانه تکانی زنان روستا برای عید نان میپختند. به این نانهای محلی«توتک» میگفتند که مخلوطی از شیر، شکر، آرد، آب و روغن بود. چون درگذشته شیرینی مرسوم نبود از توتک به عنوان شیرینی استفاده میکردند. همچنین چند روز قبل از تحویل سال یکی از اهالی برای بقیه اهالی سبزه هفت سین سبز میکرد. در نزدیکی تحویل سال هم یکی از اقوام، پشت در خانه میزبان منتظر میشد تا به محض تحویل سال با گلاب، سبزه و قرآن در بزند و وارد خانه شود، مردم سیاهکلاهان معتقد بودند این کار برکت خانه را زیاد میکند. بعد از تحویل سال هم مردان جمعی به خانههای کسانی که «نو عید»داشتند میرفتند. نوعید برای کسانی بود که یکی از اعضای خانوادهشان فوت کرده بود.
کهن ترابی به آیینهای مردم سیاهکلاهان در محرم اشاره کرد و گفت: اول محرم شیپوری زده میشد تا مردم در مراسم سینه زنی مساجد شرکت کنند. مردم بازو در بازو و در حالی که با دست دیگرشان سینه میزدند « حسن» و « حسین» میگفتند. روز هفتم محرم هم علم بندان داشتند. این به «علم سید» معروف بود که تا امروز هم برقرار است. در روز تاسوعا هم بعد از ظهر از مسجد دسته سینه زنی راه میافتاد که تا مزار سیاهکلاهان میرفت. در شام غریبان هم به دو دسته تقسیم میشدند؛ یک گروه به سمت مسجد و گروه دیگر به سمت نسام میرفتند و نزدیک مزار با هم تلاقی میکردند. این رسم نیز هنوز در محرم پابرجاست.
غذاهای محلی
این محقق به چند نوع از غذاهای قدیمی که در سیاهکلاهان پخت میشد اشاره و اظهار کرد: آردین آش، گورماست، زیله، تلی آرد، شوربا و... از غذاهایی بود که مردم سیاهکلاهان دوست داشتند. برای آماده کردن گورماست ابتدا ماست را در ظرفی میریختند و آنقدر به هم میزدند تا رقیق شود سپس شیر نجوشیده را به آن اضافه میکردند. این غذا را با نان میخوردند. برای آماده کردن زیله هم شیر را داخل تشتی میریختند تا صبح خامه ببندد. بعد از آن خامه را بر میداشتند و آن را داخل ظرف دیگری میریختند تا آب و روغن آن جدا شود. در ته ظرف چیزی به نام « دُربه» باقی میماند که از آن روغن محلی درست میکردند و به آن روغن زرد میگفتند. روغن و دربه را در ظرفهای جداگانه میریختند. آرد الک شده را هم سرخ و به دربه اضافه میکردند تا زیله درست شود. این غذا برای صبحانه بسیار مقوی بود.
این درخت کهنسال که در قسمت شمال غربی روستا و در نزدیکی مسجد روستا قرار گرفته، از جانب روستائیان اصیل این منطقه بسیار مورد احترام می باشد. بومیان این منطقه اعتقاد دارند که این درخت شفابخش است و همانطور که در تصویر نیز دیده می شود به این درخت دخیل می بندند و از درخت به شدت مراقبت می کنند.
این اعتقاد ریشه در تاریخ بومیان گذشته روستا دارد، که احتمالاً با وقایعی نیز مصادف بوده است. متاسفانه در انتقال و توصیف صفات این درخت،از بومیان گذشته روستا به ساکنین کنونی کمی اغراق صورت پذیرفته که پذیرش آن برای اشخاصی که برای اولین بار این مطالب را می شنوند کمی دشوار به نظر برسد. به عنوان مثال گفته می شد که در زیر ریشه هایاین درخت فرد بزرگی از بومیان قدیمی روستا دفن گشته که روح او همیشه در کالبد این درخت قرار گرفته و درخت دارای جنبه های انسانیست و از روستا نگهبانی می نماید و تعدادی از قدیمی های روستا می گفتند که این درخت در گذشته های نه چندان دور تعدادی از افراد که روشن دل بوده اند را شفا داده است. در هر صورت با توجه به اینکه مسجد روستا فاقد حیاط می باشد محیط اطراف این درخت و سایه و طبیعتی که این درخت در آن محدوده ایجاد می کند، هم به نوعی صحن مسجد محسوب می گردد و هم برای افراد رهگذر محل مناسبی برای استراحت می باشد ./
دفتر شورای اسلامی روستا:
دفتر شورای روستای سیاهکلان(سیاهکلاهان) که در زیر نظر دهیاری بخش در داخل روستا برای حل و فصل مسائل و مشکلات روستائیان به فعالیت مشغول است، دارای نمایندگانی از بزرگان و ریش سفیدان روستا می باشد که در این محل در رابطه با تمامی معضلات، برنامه های سوگواری، جشن های روستا و دیگر مراسمات و نحوۀ برگذاری آنها با هم در شورا تصمیم گیری می نمایند ./
دهیاری روستا:
دهیاری روستا که در راستای خیابان اصلی و کمی بالاتر از میدان شهدا که در واقع فضای اصلی پخش روستا می باشد، قرار گرفته و ارائه دهنده امکانات نوسازی ابنیه روستا و محلیست که در رابطه با راههای گسترش روستا و نوسازی بعضی از بناهای تخریب شدۀ و ساخت بناهای جدید همچنین حفاظت از بعضی بناهای قدیمی روستا، تهیه طرح هادی روستا و… ظوابط مختلفی تعیین می گردد که می بایست رعایت گردند و تمامی افراد موظف به رعایت آنها می باشند که در ادامه به مواردی از این ظوابط اشاراتی نموده ایم ./
ظوابط ساخت:
ظوابط عمومی مصالح ساختمانی و استخوان بندیها و شکل بنا:
۱٫ استفاده از پوکه آجر، موزائیک و کاهگل در پوشش سقفها بلامانع است.
۲٫ استفاده از آسفالت در پوشش سقفها توصیه نمی گردد.
۳٫ استفاده از سنگ برای پوشش نما توصیه می شود.
۴٫ استفاده از آجر نما برای پوشش نما توصیه می شود.
۵٫ استفاده از سقفهای مدور، گهواره ای و مسطح مجاز است.
ظوابط متفرقه:
۱٫ تا شعاع ۱۰۰ متر در اطراف چاههای آب احداث احداث هرگونه ساخت و ساز و حفر چاههای جذبی و امثالهم ممنوع است.
۲٫ مظاهر چشمه ها و قنوات و انهار در داخل محدوده روستا باید دیوار چینی و سرپوشیده شده و یا دارای جان پناه مناسب باشد.
۳٫ ضخامت دیوارهای آجری باربر خارجی حداقل ۳۵ سانتیمتر و ضخامت دیوارهای جداکننده داخلی حداقل ۲۲ سانتیمتر است ./
شناسایی منطقه(حوزه نفوذ):
تعیین حوزه نفوذ با توجه به موقعیت جغرافیایی راههای ارتباطی و نحوه استفاده از خدمات
تقسیمات سیاسی و جغرافیایی برای تعیین حوزه نفوذ و مراجعات مربوط به امور اداری، قضایی و نظایر آنها و نحوه استفاده از خدمات به گونه ای که از روستاها به شهرها باشد، حوزه نفوذ روستا را قاعدتاً تشکیل می دهد.
شهرهای کرج و مهرشهر به عنوان شهرهای مورد مراجعه تقریباً تمامی روستاهای واقع در این منطقه می باشند. این مراجعات به دلایل مختلف از جمله مشکلات قضایی، اداری و خدماتی که در بخش نزدیک محل سکونت آنها قابلیت حل ندارد انجام می شود. روستای محمود آباد نیز از جمله نقاطی است که این روستا(روستای سیاهکلان) را تحت پوشش خدماتی قرار می دهد ./
موقعیت جغرافیایی و ارتباطات:
روستای سیاهکلان از توابع دهستان کمال آباد و بخش مرکزی شهرستان کرج می باشد. این روستا در حوزه نفوذ شهر کرج و منطقه گوهردشت و روستای محمودآباد می باشد. این روستا در شمال شهر کرج واقع است و از طریق راه خاکی که در ادامه، همان راه به جاده آسفالته می رسد و به این مراکز متصل می گردد ./
ورودی اصلی و فضای پخش روستا:
پس از عبور از روستای محمودآباد و در بالای این روستا در سمت شمال و در امتداد جادۀ آسفالتی که مخابرات و یک مدرسه (دبستان و راهنمایی) نیز در سمت راست این جاده قرار گرفته به میدان روستای سیاهکلاهان (میدان شهدا) می رسیم. این میدان فضای اصلی پخش در روستا محسوب می گردد که در ابتدای روستا واقع گردیده است. در قسمت غربی این ، میدان گورستانی قرار گرفته است. در سمت جنوب شرقی روستا جاده ای باریک و خاکی قرار گرفته که با چرخشی از پشت خانه های روستایی بسمت بالا و در مجاورت کوهپایه
تا انتهای روستا ادامه می یابد. در ابتدای جاده اصلی روستا که از میدان شروع می گردد، در سمت چپ جاده (غرب روستا) تعداد خانه های روستایی که هنوز روستائیان در آنها ساکن هستند بیشتر به چشم می خورد. اکثر خانه های روستایی،چه آنهایی که روستائیان در آن ها ساکن هستند و چه خانه هایی که بنای کلی آنها هنوز سالم می باشد ولی سکونتی در آنها دیده نمی شود و حتی خانه های روستایی که مخروبه های آنها کاملاً دیده می شوند، در این قسمت قرار دارند ./
قبرستان روستا:
دارای دو بخش است، قسمتی از آن مربوط به اموات و گذشتگان روستایی منطقه می باشد که پائین تر از سطح جاده کناری میدان روستا قرار گرفته و دارای و دارای حصار و درب ورودی می باشد و قسمتی از قبرستان نیز مربوط به شهدای روستای سیاهکلاهان می باشد که گلزار شهدا نامیده شده و کمی بالاتر از سطح جاده کناری میدان می باشد و در روی سکویی قرار گرفته است و فاقد حصار می باشد، این بخش از قبرستان مشخص می کند که این روستا، روستای شهید پروری محسوب می گردد و دارای اعتقادات مذهبی ریشه داریست. هر دو بخش قبرستان در مجاورت یکدیگر قرار گرفته اند ./
امکانات آموزشی:
مجموعه های آموزشی روستا می توان به مدرسه (دبستان و راهنمایی) به ترتیب دخترانه و پسرانه در دو شیفت اشاره کرد که مابین دو روستای سیاهکلاهان و محمودآباد و در سمت راست جاده نرسیده به میدان سیاهکلاهان قرار گرفته و در یک طبقه دارزای ۱۲ کلاس آموزشی و ۴ اتاق اداری و۱ اتاق جهت استراحت معلمان می باشد. مساحت حیاط مدرسه ۹۸۸ مترمربع بوده و فضای ساختمان آموزشی آن ۶۵۸ مترمربع در یک طبقه می باشد. از دیگر مجموعه های آموزشی می توان به خانه ای که در کنار دهیاری روستا به منظور توانمند سازی بانوان روستایی در نظر گرفته شده است و دارای اتاق هایی نیز برای گسترش فعالیتهای زنان روستایی در نظر گرفته شده بود که زیر نظر دهیاری منطقه فعالیت داشت ./
حوزه خدمات:
در حوزه خدمات می توان به مرکز مخابرات نرسیده به میدان روستا که وظیفه برقراری ارتباطات مخابراتی منطقه روستاهای سیاهکلاهان و محمودآباد را دارد و همچنین مجموعه های دهیاری روستا و شورای اسلامی روستا و مجموعه درمانگاه کوچکی در منطقه روستای محمودآباد که در واقع از حوزه های نفوذ روستای سیاهکلان محسوب می شود اشاره کرد ./
مجموعه های تفریحی- ورزشی:
تنها زمین و مجموعه ورزشی که در این منطقه وجود دارد، سالن ورزشی منطقه محمودآباد است که در جاده اصلی ودر ابتدای این روستا قرار گرفته و شامل یک سالن فوتسال سرپوشیده با قابلیت کاربری به عنوان زمین های بسکتبال و هندبال می باشد ./
زراعی که دارای درختان کهنسال متفاوتی نیز هستند و در قسمتهای مرتفع تری نسبت به سایر زمین ها قرار دارند در اختیار سازمان منابع طبیعی کشور قرار گرفته و تنها بخش معدودی از زمین های زراعی پائینی همچنان در اختیار روستائیان
محصولات کشاورزی و مالکیت زمین های زراعی:
محصولات کشاورزی روستا بیشتر شامل درختان گردو، توت، آلبالو و انگور می باشد. در قسمت شمال غربی روستا و در غربی ترین نقطه این ناحیه در کوهپایه، باغات وسیعی قرار گرفته اند که دارای درختان بزرگ و کهنسال گردو و توت می باشد. بخش هایی از زمین های زراعی که دارای درختان کهنسال متفاوتی نیز هستند و در قسمتهای مرتفع تری نسبت به سایر زمین ها قرار دارند در اختیار سازمان منابع طبیعی کشور قرار گرفته و تنها بخش معدودی از زمین های زراعی پائینی همچنان در اختیار روستائیان منطقه می باشد. در اکثر خانه های روستایی نیز که دارای حیاط هستند، درختان انگور به فراوانی دیده می شوند ./
آمارهای جمعیتی:
جمعیت کلی روستا در حال حاضر ۸۵۰ نفر می باشد، که طبق آمار گرفته شده در سال ۱۳۷۵ جمعیت روستا حدوداً بالغ بر ۱۶۳۰ نفر بوده است که با درصد نزولی ۵۱% به دلایل گوناگون نسبت به ۱۰ سال اخیر روبرو بوده است.
نسبت هرم سنی افراد در حال حاضر بصورت(قاعده هرم باریک و شکا هرم زنگ مانند) بوده و همانطور که سیمای روستا نیز نشان می دهد از جمعیت جوان روستا کاسته شده و جمعیت کهنسال و غیر فعال(۶۰ سال به بالا)ی روستا افزایش چشمگیری داشته است. در طی روزهای سال، بخصوص در ساعات های کاری نسبت جمعیت (زن) به (مرد) روستا ۵ به ۱ می باشد. زیرا اکثر جمعیت فعال مردان روستا، در حال حاضر کمتر مشغول دامپروری و باغداری هستند و اکثراً جهت کسب و کار به شهر کرج مراجعت می کنند، که نشان دهنده راندومان و حرکت جمعیتی روستا در طی ساعات مختلف می باشد. نسبت جمعیتی کلی روستا در حالت عادی، (زن) به (مرد) ۵ به ۴ می باشد ./
مهمترین عناصر روستا:
مهمترین عناصر قرار گرفته در جهت غرب روستا علاوه بر خانه های روستایی، مسجد روستا، درخحت مقدس، دفتر شورای روستا، باغات مختلف، چشمه روستا و سایر زمین های زراعی و در پشت این زمین ها، رشته کوههایی قرار گرفته اند.
مهمترین عناصر موجود در جهت شرق روستا نیز شامل دیگر خانه های روستایی که البته بیشتردر سمت شمال شرقی روستا دیده می شوند و در قسمت جنوب و جنوب شرقی روستا اکثر،خانه های روستایی دستخوش تحولات زیادی بوده اند و اکثراً تخریب و مجدداً به شیوه های امروزی که در آنها کمتر از روش های سنتی و مانوس با محیط روستا استفاده گشته، ساختهشده اند که تفاوت های زیادی نسبت به خانه های روستایی آن منطقه دارند. از دیگر عناصر قرار گرفته در این قسمت روستا می توان به دهیاری روستا نیز اشاره نمود.
در امتداد جاده اصلی روستا که از محدوده ای جاده کاملاً خاکی می شود، نهایتاً به محلی میرسدکه در واقع محل طلاقی جاده و روستا محسوب می گردد و انتهای جاده در جهت شمال به رشتهکوههایی می رسد و از سمت شرق به انتهای جاده باریک خاکی پشت خانه های شرقی روستا متصل می گردد ./
مشاغل روستائیان منطقه:
در گذشته های نچندان دور اکثر مردم این منطقه بکار کشاورزی و باغذاری مشغول بوده و دامپروری نیز داشته اند. اما در حال حاضر تنها تعداد معدودی از ساکنین روستا به کار باغداری مشغول اند و دامپروری نیز در این ناحیه، البته نه بطور کامل ولی رونق چندانی در میان روستائیان ندارد و تقریباً از بین رفته است.
بدلیل نزدیکی روستا به شهر اکثر مردان و جوانان روستا جهت کسب و کار به شهر مراجعت نموده و مجدداً به روستا باز می گردند ./
صنایع دامپروری:
از صنایع دامپروری روستا که نگهداری و پرورش گوسفند و نگهداری مرغ و خروس در بعد وسیعی بوده است و یکی از مشاغل اصلی روستائیان و بومیان منطقه محسوب می شده، و همانطور که در معماری خانه های روستایی این منطقه نیز مشخص است خانه هایی که در دو طبقه می باشند، از طبقه همکف به منظور نگهداری احشام استفاده می گشته و در طبقه بالایی (طبقه اول) روستائیان ساکن هستند. اما در حال حاضر تنها ۳ سوله مرغداری موجود می باشد و در داخل روستا نگهداری مرغ و خروس کمتر دیده می شود. از کل دامداری روستا تنها چند رأس گوسفند از اهالی روستا که گله کوچکی را تشکیل می دهد و کل گوسفندان به چوپانی واگذار شده و تمامی مسئولیت نگهداری گوسفندان بر عهده او می باشد ./
با سلام از سایت خوب و آموزنده شما.